معنی فارسی misseated

B1

به‌طور نادرست نشسته یا در جایی غیرمناسب قرار گرفته است.

Having been seated incorrectly or in an inappropriate place.

example
معنی(example):

میهمانان به اشتباه نشسته بودند که منجر به سردرگمی شد.

مثال:

The guests were misseated which led to confusion.

معنی(example):

او احساس ناراحتی کرد چون به اشتباه نشسته بود.

مثال:

She felt uncomfortable because she was misseated.

معنی فارسی کلمه misseated

: معنی misseated به فارسی

به‌طور نادرست نشسته یا در جایی غیرمناسب قرار گرفته است.