معنی فارسی missenses

B2

تعداد یا مواردی از جهش‌های نادرستی در کد ژنتیکی.

Multiple instances of genetic mutations that lead to incorrect protein formation.

example
معنی(example):

محققان برای درک اختلالات ژنتیکی به مطالعه میسنس‌ها می‌پردازند.

مثال:

Researchers study missenses to understand genetic disorders.

معنی(example):

پایگاه داده شامل تعداد زیادی میسنس مرتبط با بیماری‌های مختلف است.

مثال:

The database contains numerous missenses linked to various diseases.

معنی فارسی کلمه missenses

: معنی missenses به فارسی

تعداد یا مواردی از جهش‌های نادرستی در کد ژنتیکی.