معنی فارسی missout

B1

از دست دادن فرصتی برای بهره‌مندی از یک چیز خوب یا مثبت.

To fail to take advantage of an opportunity.

example
معنی(example):

این فرصت را برای یادگیری چیزهای جدید از دست ندهید.

مثال:

Don't miss out on the opportunity to learn something new.

معنی(example):

اگر اکنون اقدام نکنید، ممکن است بهترین پیشنهادها را از دست بدهید.

مثال:

If you don't act now, you might miss out on the best deals.

معنی فارسی کلمه missout

: معنی missout به فارسی

از دست دادن فرصتی برای بهره‌مندی از یک چیز خوب یا مثبت.