معنی فارسی misspaced
B1وقتی که فاصلهها یا فضای بین عناصر نوشتاری به درستی تنظیم نشده است.
Having incorrect spacing between lines or paragraphs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خطوط با فضای نادرست قرار گرفته بودند و دنبال کردن آنها دشوار بود.
مثال:
The lines were misspaced, making it difficult to follow.
معنی(example):
پارگرافهای نادرست باید برای وضوح تنظیم شوند.
مثال:
The misspaced paragraphs need to be adjusted for clarity.
معنی فارسی کلمه misspaced
:
وقتی که فاصلهها یا فضای بین عناصر نوشتاری به درستی تنظیم نشده است.