معنی فارسی missteered
B1بد هدایت کردن، به معنای هدایت نادرست چیزی، به ویژه وسایل نقلیه یا تجهیزاتی که به کنترل نیاز دارند.
To steer incorrectly or in the wrong direction, especially in relation to vehicles.
- VERB
example
معنی(example):
او قایق را بد هدایت کرد و به یک سنگ برخورد کرد.
مثال:
He missteered the boat and hit a rock.
معنی(example):
راننده در هنگام پیچ تند، ماشین خود را بد هدایت کرد.
مثال:
The driver missteered his car during the sharp turn.
معنی فارسی کلمه missteered
:
بد هدایت کردن، به معنای هدایت نادرست چیزی، به ویژه وسایل نقلیه یا تجهیزاتی که به کنترل نیاز دارند.