معنی فارسی mistakable
B2قابل اشتباه، چیزی که به راحتی میتواند با چیز دیگری اشتباه گرفته شود.
Able to be mistaken for something else; easily confused.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دست خط او آنقدر مرتب است که قابل اشتباه نیست.
مثال:
Her handwriting is so neat that it is mistakable.
معنی(example):
صوت زنگ ممکن است با زنگ خطر اشتباه گرفته شود.
مثال:
The sound of the bell is mistakable for a fire alarm.
معنی فارسی کلمه mistakable
:
قابل اشتباه، چیزی که به راحتی میتواند با چیز دیگری اشتباه گرفته شود.