معنی فارسی mistakably
B2بهطور واضح و مشخص، به گونهای که دیگر اشتباه نمیشود.
In a way that can be clearly identified without confusion.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a mistakable manner
example
معنی(example):
او به اشتباه به عنوان فرد نادرست شناسایی شد.
مثال:
He was mistakably identified as the wrong person.
معنی(example):
سبک این هنرمند به وضوح منحصر به فرد است.
مثال:
The artist's style is mistakably unique.
معنی فارسی کلمه mistakably
:
بهطور واضح و مشخص، به گونهای که دیگر اشتباه نمیشود.