معنی فارسی mistakeproof
B2بدون خطا، طراحی شده به گونهای که به حداقل رساندن اشتباهات کمک کند.
Designed to prevent mistakes; very reliable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی به گونهای است که از خطاها در حین استفاده جلوگیری میکند.
مثال:
The design is mistakeproof to prevent errors during use.
معنی(example):
یک سیستم بدون اشتباه به کاهش حوادث کمک میکند.
مثال:
A mistakeproof system helps reduce accidents.
معنی فارسی کلمه mistakeproof
:
بدون خطا، طراحی شده به گونهای که به حداقل رساندن اشتباهات کمک کند.