معنی فارسی mistbow
B1پدیدهای نوری شبیه رنگینکمان که به دلیل شکسته شدن نور در قطرات رطوبت ایجاد میشود.
A light phenomenon resembling a rainbow created by the refraction of light in moisture droplets.
- OTHER
example
معنی(example):
پس از باران، یک قوس مهای در بالای تپهها ظاهر شد.
مثال:
After the rain, a mistbow appeared above the hills.
معنی(example):
قوس مهای در نور صبح زود جادویی به نظر میرسید.
مثال:
The mistbow looked enchanting in the early morning light.
معنی فارسی کلمه mistbow
:
پدیدهای نوری شبیه رنگینکمان که به دلیل شکسته شدن نور در قطرات رطوبت ایجاد میشود.