معنی فارسی mistered

B2

به طعنه یا شوخی با کسی برخورد کردن.

To mock or tease someone in a playful manner.

example
معنی(example):

او توسط دوستانش در حین شوخی مورد استهزاء قرار گرفت.

مثال:

He was mistered by his friends during the prank.

معنی(example):

نحوه‌ای که آنها به وضعیت استهزاء کردند او را به خنده انداخت.

مثال:

The way they mistered the situation made her laugh.

معنی فارسی کلمه mistered

: معنی mistered به فارسی

به طعنه یا شوخی با کسی برخورد کردن.