معنی فارسی mistful

B1

مه‌دار؛ وضعیتی که در آن مه موجب ایجاد حس زیبایی و آرامش می‌شود.

Characterized by the presence of mist, often conveying a sense of beauty and calm.

example
معنی(example):

منظر در سپیده دم به طور مه‌دار و آرام به نظر می‌رسید.

مثال:

The landscape looked mistful and serene at dawn.

معنی(example):

او شب مه‌دار را جادویی توصیف کرد.

مثال:

She described the mistful evening as magical.

معنی فارسی کلمه mistful

: معنی mistful به فارسی

مه‌دار؛ وضعیتی که در آن مه موجب ایجاد حس زیبایی و آرامش می‌شود.