معنی فارسی mistonusk

B1

مکانی که در آن تغییر ناگهانی جو به وضوح مشاهده می‌شود.

A place where the change in atmosphere is clearly perceived.

example
معنی(example):

تغییر ناگهانی اطراف قلعه قدیمی را احاطه کرده بود.

مثال:

The mistonusk surrounded the old castle.

معنی(example):

ما می‌توانستیم تغییر ناگهانی را که بر تپه‌ها می‌غلطید ببینیم.

مثال:

We could see the mistonusk rolling over the hills.

معنی فارسی کلمه mistonusk

: معنی mistonusk به فارسی

مکانی که در آن تغییر ناگهانی جو به وضوح مشاهده می‌شود.