معنی فارسی misty-eyed
B2احساساتی که باعث اشک در چشم می‌شود و چشمان را بخارآلود می‌کند.
Having a watery build-up in the eyes due to strong emotion.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having eyes with a moist, glistening appearance, especially as indicating that one is on the verge of crying or that one is experiencing strong emotions.
معنی(adjective):
Naive or innocent in the manner of a child.
معنی(adjective):
Excessively nostalgic.
example
معنی(example):
او وقتی فیلم احساسی را تماشا کرد، چشمانش بخارآلود شد.
مثال:
He became misty-eyed when he watched the emotional movie.
معنی(example):
او هنگام یادآوری دوران کودکی‌اش احساس بخارآلود شدن چشم کرد.
مثال:
She felt misty-eyed as she reminisced about her childhood.
معنی فارسی کلمه misty-eyed
:
احساساتی که باعث اشک در چشم می‌شود و چشمان را بخارآلود می‌کند.
