معنی فارسی miswire
B1اتصال نادرست سیمها که منجر به عملکرد نادرست دستگاه میشود.
To incorrectly connect wires in a circuit or system.
- VERB
example
معنی(example):
اگر سیمها به اشتباه متصل شوند، ماشین به درستی کار نخواهد کرد.
مثال:
The machine will not work properly if the wires are miswired.
معنی(example):
او پس از عیبیابی متوجه شد که دایره را به اشتباه متصل کرده است.
مثال:
He realized he had miswired the circuit after troubleshooting.
معنی فارسی کلمه miswire
:
اتصال نادرست سیمها که منجر به عملکرد نادرست دستگاه میشود.