معنی فارسی mithraic

C1

مربوط به میترا یا آیین‌های او، به ویژه آیین‌های خاص که در دوران باستان وجود داشت.

Relating to Mithras or the cult of Mithras, especially concerning rites and beliefs.

example
معنی(example):

آیین‌های میترائی فقط مخصوص تازه‌واردها بود.

مثال:

The Mithraic rituals were exclusive to initiates.

معنی(example):

او به‌عمق به اسرار میترائی پرداخت.

مثال:

He studied Mithraic mysteries in depth.

معنی فارسی کلمه mithraic

: معنی mithraic به فارسی

مربوط به میترا یا آیین‌های او، به ویژه آیین‌های خاص که در دوران باستان وجود داشت.