معنی فارسی mithraitic

B2

مربوط به میترائیسم، معمولاً برای توصیف آثار و نشانه‌های مربوط به این دین استفاده می‌شود.

Pertaining to Mithras or the practices and artifacts associated with Mithraism.

example
معنی(example):

تحقیق او بر روی نگارش‌های میترائیتی یافت‌شده در غارها متمرکز بود.

مثال:

Her research focused on mithraitic inscriptions found in caves.

معنی(example):

مصنوعات میترائیتی اطلاعات زیادی درباره‌ی مراسم باستانی فاش می‌کنند.

مثال:

Mithraitic artifacts reveal much about ancient rituals.

معنی فارسی کلمه mithraitic

: معنی mithraitic به فارسی

مربوط به میترائیسم، معمولاً برای توصیف آثار و نشانه‌های مربوط به این دین استفاده می‌شود.