معنی فارسی mitigable

B2

به معنای قابل کاهش یا قابل تعدیل بودن، به ویژه مربوط به آسیب‌ها یا خطرات.

Capable of being reduced or lessened, especially concerning damage or risks.

example
معنی(example):

آسیب‌های ناشی از طوفان قابل کاهش هستند و ما انتظار بهبودی زودهنگام داریم.

مثال:

The damages from the storm are mitigating and we expect recovery soon.

معنی(example):

این خطرات با برنامه‌ریزی و اجرا مناسب قابل کاهش هستند.

مثال:

These risks are mitigable with proper planning and execution.

معنی فارسی کلمه mitigable

: معنی mitigable به فارسی

به معنای قابل کاهش یا قابل تعدیل بودن، به ویژه مربوط به آسیب‌ها یا خطرات.