معنی فارسی mitochondrial
B2 /ˌmaɪ.t̬əˈkɑːn.dɹi.əl/مربوط به میتوکندری، ارگانل‌های سلولی که وظیفه تولید انرژی را برعهده دارند.
Relating to mitochondria, the cell organelles responsible for producing energy.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to mitochondria.
example
معنی(example):
DNA میتوکندری فقط از مادر به ارث می‌رسد.
مثال:
Mitochondrial DNA is inherited only from the mother.
معنی(example):
عملکرد میتوکندری برای تولید انرژی مهم است.
مثال:
Mitochondrial function is important for energy production.
معنی فارسی کلمه mitochondrial
:
مربوط به میتوکندری، ارگانل‌های سلولی که وظیفه تولید انرژی را برعهده دارند.
