معنی فارسی mittent

B1

به نوع خاصی از دستکش اشاره دارد که انگشتان را در یک فضای واحد نگه می‌دارد.

Referring to a type of glove that has a design where fingers are grouped together, similar to mittens.

example
معنی(example):

دستکش میتنت در هوای برفی راحت‌تر بود.

مثال:

The mittent glove was easier to wear in the snowy weather.

معنی(example):

او سبک میتانت را برای گرمای بیشتر در حین پیاده‌روی انتخاب کرد.

مثال:

He chose the mittent style for better warmth during the hike.

معنی فارسی کلمه mittent

: معنی mittent به فارسی

به نوع خاصی از دستکش اشاره دارد که انگشتان را در یک فضای واحد نگه می‌دارد.