معنی فارسی mity
B2میلی به حالتی شیوا و باوقار اشاره دارد که احساس آرامش و خرد را به همراه دارد.
Characterized by dignity and wisdom; serene.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درخت قدیمی اغلب بهعنوان میتی و پر از حکمت توصیف میشد.
مثال:
The old tree was often described as mity and full of wisdom.
معنی(example):
او ظاهری میتی داشت که دیگران را راحت میکرد.
مثال:
She had a mity appearance that made others feel at ease.
معنی فارسی کلمه mity
:
میلی به حالتی شیوا و باوقار اشاره دارد که احساس آرامش و خرد را به همراه دارد.