معنی فارسی mnemic
B2مرتبط با حافظه و تکنیکهای یادآوری.
Relating to the process of memory or mnemonic devices used in memory enhancement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک سیستم mnemic برای یادگیری زبانها توسعه داد.
مثال:
He developed a mnemic system for learning languages.
معنی(example):
کمکهای mnemonic میتوانند نگهداری حافظه را افزایش دهند.
مثال:
Mnemonic aids can enhance memory retention.
معنی فارسی کلمه mnemic
:
مرتبط با حافظه و تکنیکهای یادآوری.