معنی فارسی moanfully

B1

به طرزی نالان، به حالتی که حاکی از غم و اندوه است.

In a manner expressing moaning or sorrow.

example
معنی(example):

او پس از شنیدن خبر بد، نالان آه کشید.

مثال:

He sighed moanfully after hearing the bad news.

معنی(example):

کودک به طرز نالانی برای مادرش صدا زد.

مثال:

The child called moanfully for his mother.

معنی فارسی کلمه moanfully

: معنی moanfully به فارسی

به طرزی نالان، به حالتی که حاکی از غم و اندوه است.