معنی فارسی mob rule
B2حاکمیت توده به وضعیتی اشاره دارد که در آن نظرات و اقدامات جمعیت بر قانون و نظم غالب میشود.
A situation where the crowd's desires dominate and override established laws.
- noun
noun
معنی(noun):
Government by violent gangs, or by the masses.
example
معنی(example):
حاکمیت توده میتواند منجر به آشوب و بینظمی در جامعه شود.
مثال:
Mob rule can lead to chaos and disorder in society.
معنی(example):
در طول اعتراض، خطر حاکمیت تودهای قابل مشاهده بود.
مثال:
During the protest, the risk of mob rule was evident.
معنی فارسی کلمه mob rule
:
حاکمیت توده به وضعیتی اشاره دارد که در آن نظرات و اقدامات جمعیت بر قانون و نظم غالب میشود.