معنی فارسی mobbed up

B1

شلوغ یا تحت فشار قرار دادن، به معنای پرازدحام بودن یک مکان.

To be crowded or overwhelmed by a large number of people.

example
معنی(example):

رستوران محبوب در شب جمعه شلوغ بود.

مثال:

The popular restaurant was mobbed up on Friday night.

معنی(example):

در طول فروش، فروشگاه با مشتریان شلوغ شده بود.

مثال:

During the sale, the store was mobbed up with customers.

معنی فارسی کلمه mobbed up

: معنی mobbed up به فارسی

شلوغ یا تحت فشار قرار دادن، به معنای پرازدحام بودن یک مکان.