معنی فارسی mobilising
B2به حرکت درآوردن یا سازماندهی افراد و منابع، فرایندی مداوم و در حال حاضر.
The present participle form of 'mobilise', indicating ongoing action to organize or deploy resources.
- verb
verb
معنی(verb):
To make something mobile.
معنی(verb):
To assemble troops and their equipment in a coordinated fashion so as to be ready for war.
معنی(verb):
To become made ready for war.
example
معنی(example):
تیم تمام منابع موجود را برای پروژه به حرکت درمی‌آورد.
مثال:
The team is mobilising all available resources for the project.
معنی(example):
به حرکت درآوردن افراد به طور موثر نیاز به مهارت‌های رهبری خوب دارد.
مثال:
Mobilising people effectively requires good leadership skills.
معنی فارسی کلمه mobilising
:
به حرکت درآوردن یا سازماندهی افراد و منابع، فرایندی مداوم و در حال حاضر.
