معنی فارسی moderatorial
B1مصلحتی، صفتی که به نقش یا مسئولیت فردی اشاره دارد که در فرآیند گفتگو یا بحث نظارت و تعادل برقرار میکند.
Relating to the role of a moderator, especially in discussions or debates.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نقش مصلحتی در طول مباحث بسیار مهم است.
مثال:
The moderatorial role is crucial during discussions.
معنی(example):
یک شخصیت مصلحتی به هدایت گفتگو کمک میکند.
مثال:
A moderatorial figure helps guide the conversation.
معنی فارسی کلمه moderatorial
:
مصلحتی، صفتی که به نقش یا مسئولیت فردی اشاره دارد که در فرآیند گفتگو یا بحث نظارت و تعادل برقرار میکند.