معنی فارسی modi
B1مودی، نامی شناخته شده در دنیای سیاست که به خصوص به خاطر رهبری خود در هند معروف است.
A proper noun referring to a notable political figure, especially in India.
- OTHER
example
معنی(example):
مودی به خاطر استراتژیهای سیاسی خود شناخته شده است.
مثال:
Modi is known for his political strategies.
معنی(example):
مردم درباره تأثیر مودی بر سیاست جهانی بحث میکنند.
مثال:
People discuss Modi's influence on global politics.
معنی فارسی کلمه modi
:
مودی، نامی شناخته شده در دنیای سیاست که به خصوص به خاطر رهبری خود در هند معروف است.