معنی فارسی modularity
B2مدولاریته، قابلیت تقسیم یک سیستم یا فرآیند به بخشهای مستقل برای مدیریت بهتر.
The ability of a system or process to be divided into independent sections for better management.
- NOUN
example
معنی(example):
مدولاریته در برنامهنویسی به مدیریت مؤثرتر کد کمک میکند.
مثال:
Modularity in programming allows for more efficient code management.
معنی(example):
مدولاریته اجزا سیستم را بهروز کردن آن را آسانتر کرد.
مثال:
The modularity of the components made the system easier to update.
معنی فارسی کلمه modularity
:
مدولاریته، قابلیت تقسیم یک سیستم یا فرآیند به بخشهای مستقل برای مدیریت بهتر.