معنی فارسی modulation
B2مدولاسیون به تغییر یا تعدیل یک سیگنال، عموماً در زمینههای صوتی و الکترونیکی اشاره دارد.
The process of varying one or more properties of a waveform.
- noun
noun
معنی(noun):
The process of applying a signal to a carrier, modulating.
معنی(noun):
The variation and regulation of a population, physiological response, etc.
معنی(noun):
A change in key.
example
معنی(example):
مدولاسیون سیگنال رادیویی کیفیت صدا را بهبود بخشید.
مثال:
The modulation of the radio signal improved the sound quality.
معنی(example):
او از مدولاسیون در صدایش برای انتقال احساسات مختلف استفاده کرد.
مثال:
She used modulation in her voice to convey different emotions.
معنی فارسی کلمه modulation
:
مدولاسیون به تغییر یا تعدیل یک سیگنال، عموماً در زمینههای صوتی و الکترونیکی اشاره دارد.