معنی فارسی mofussilite

B1

زندگی سبک‌تری که در مناطق روستایی و دور از شهرهای بزرگ تجربه می‌شود.

A simpler lifestyle often associated with rural living, away from large cities.

example
معنی(example):

سبک زندگی موفسیلایت ساده‌تر و آرام‌تر است.

مثال:

The mofussilite lifestyle is simpler and more peaceful.

معنی(example):

زندگی به عنوان یک موفسیلایت ارتباط نزدیکی با طبیعت فراهم می‌کند.

مثال:

Living as a mofussilite offers a close connection to nature.

معنی فارسی کلمه mofussilite

: معنی mofussilite به فارسی

زندگی سبک‌تری که در مناطق روستایی و دور از شهرهای بزرگ تجربه می‌شود.