معنی فارسی molar
B1 /ˈmoʊlɚ/مولار به وزن یک مول مواد اشاره دارد و همچنین به نوعی دندان در انسانها اشاره دارد.
Relating to the mass of one mole of a substance or a type of tooth in mammals.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A back tooth having a broad surface used for grinding one's food.
adjective
معنی(adjective):
Of or relating to the molar teeth, or to grinding.
example
معنی(example):
جرم مولی آب حدود ۱۸ گرم به ازای هر مول است.
مثال:
The molar mass of water is about 18 grams per mole.
معنی(example):
او به دندانپزشک مراجعه کرد زیرا مشکل با دندان آسیابش داشت.
مثال:
She visited the dentist because she had a problem with her molar.
معنی فارسی کلمه molar
:
مولار به وزن یک مول مواد اشاره دارد و همچنین به نوعی دندان در انسانها اشاره دارد.