معنی فارسی molassy
B1مولاسی به حالتی اطلاق میشود که شبیه یا مرتبط با مولاس و شربت غلیظ است.
Having the characteristics of molasses; thick and syrupy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قوام مولاسی کیک را بسیار خیسانده کرد.
مثال:
The molassy texture made the cake really moist.
معنی(example):
سس برای سلیقه من خیلی مولاسی بود.
مثال:
The sauce was too molassy for my taste.
معنی فارسی کلمه molassy
:
مولاسی به حالتی اطلاق میشود که شبیه یا مرتبط با مولاس و شربت غلیظ است.