معنی فارسی moldable

B1

قابلیت شکل‌پذیری، ظرفیتی که در آن می‌توان چیزی را به اشکال مختلف تغییر داد یا شکل داد.

Capable of being shaped or formed; pliable.

example
معنی(example):

گل چسبنده است و می‌تواند به اشکال مختلف شکل بگیرد.

مثال:

The clay is moldable and can be shaped into different forms.

معنی(example):

ذهن‌های کودکان در سال‌های اولیه بسیار قابلیت شکل‌پذیری دارند.

مثال:

Children's minds are very moldable during their early years.

معنی فارسی کلمه moldable

: معنی moldable به فارسی

قابلیت شکل‌پذیری، ظرفیتی که در آن می‌توان چیزی را به اشکال مختلف تغییر داد یا شکل داد.