معنی فارسی moldered
B1گندیدن، به معنای فاسد شدن و تجزیه شدن به دلیل زمان یا شرایط محیطی است.
Decayed or decomposed due to age or neglect.
- verb
verb
معنی(verb):
To decay or rot.
example
معنی(example):
برگها بر روی زمین جنگل گندیده بودند.
مثال:
The leaves moldered on the forest floor.
معنی(example):
میوه فراموششده در سبد گندیده بود.
مثال:
The forgotten fruit moldered in the basket.
معنی فارسی کلمه moldered
:
گندیدن، به معنای فاسد شدن و تجزیه شدن به دلیل زمان یا شرایط محیطی است.