معنی فارسی molendinary
B1به روشها و تکنیکهای مرتبط با آسیابهای آبی اشاره دارد.
Pertaining to the practices, techniques, or functionalities associated with water mills.
- NOUN
example
معنی(example):
شیوههای آسیاب آبی برای حفظ کشاورزی محلی حیاتی هستند.
مثال:
Molendinary practices are vital to maintaining local agriculture.
معنی(example):
او تکنیکهای آسیاب آبی مورد استفاده در کشاورزی باستانی را مطالعه کرد.
مثال:
He studied the molendinary techniques used in ancient farming.
معنی فارسی کلمه molendinary
:
به روشها و تکنیکهای مرتبط با آسیابهای آبی اشاره دارد.