معنی فارسی mollification

B2

تلطیف، کاهش شدت احساسات منفی یا تنش در یک وضعیت.

The act of pacifying or calming someone or something.

example
معنی(example):

تلطیف نگرانی‌های دانش‌آموزان توسط معلم به آنها احساس بهتری داد.

مثال:

The teacher's mollification of the students' fears helped them feel better.

معنی(example):

تلطیف او از وضعیت مانع از بروز درگیری بیشتر شد.

مثال:

His mollification of the situation prevented further conflict.

معنی فارسی کلمه mollification

: معنی mollification به فارسی

تلطیف، کاهش شدت احساسات منفی یا تنش در یک وضعیت.