معنی فارسی mollifying
B1عمل یا گفتاری که باعث می‌شود فردی آرامش بیشتری پیدا کند.
Intended to calm or soothe someone.
- verb
verb
معنی(verb):
To ease a burden, particularly worry; make less painful; to comfort.
معنی(verb):
To appease (anger), pacify, gain the good will of.
معنی(verb):
To soften; to make tender
example
معنی(example):
معلم از کلمات آرامش‌بخش برای آرام کردن دانش‌آموز ناراحت استفاده کرد.
مثال:
The teacher used mollifying words to calm the upset student.
معنی(example):
حرکت‌های آرامش‌بخش می‌توانند به کاهش تنش‌ها در بحث‌های داغ کمک کنند.
مثال:
Mollifying gestures can help ease tensions in heated discussions.
معنی فارسی کلمه mollifying
:
عمل یا گفتاری که باعث می‌شود فردی آرامش بیشتری پیدا کند.
