معنی فارسی mollities
B2نرمی، خاصیت نرم و دلپذیر بودن یک ماده یا بافت.
The quality or condition of being soft; tenderness.
- NOUN
example
معنی(example):
نرمی ماده آن را بسیار نرم کرد.
مثال:
The mollities of the material made it very soft.
معنی(example):
در زیستشناسی، نرمی بافتهای خاص میتواند نشاندهنده یک مشکل باشد.
مثال:
In biology, the mollities of certain tissues can indicate a problem.
معنی فارسی کلمه mollities
:
نرمی، خاصیت نرم و دلپذیر بودن یک ماده یا بافت.