معنی فارسی molluscicide
B2مولوکسیکش، مادهای که بهمنظور از بین بردن مولوکسان استفاده میشود.
A chemical used to kill mollusks.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مولوکسیکش جدید برای مبارزه با حلزونها در مزارع برنج توسعه یافته است.
مثال:
A new molluscicide has been developed to fight snails in rice fields.
معنی(example):
استفاده از مولوکسیکش میتواند به جلوگیری از آسیب به محصولات کمک کند.
مثال:
Using a molluscicide can help prevent crop damage.
معنی فارسی کلمه molluscicide
:
مولوکسیکش، مادهای که بهمنظور از بین بردن مولوکسان استفاده میشود.