معنی فارسی mollycoddles

B1

به معنای لوس کردن، ناز و نوازش کردن به طوری که باعث ضعف و ناتوانی فرد شود.

To pamper or indulge excessively, leading to weakness or dependency.

noun
معنی(noun):

A person, especially a man or a boy, who is pampered and overprotected.

example
معنی(example):

خیلی نیکو نیست که فرزندان خود را بیش از حد لوس کنید.

مثال:

It's not good to mollycoddle your children too much.

معنی(example):

والدین باید فرزندان خود را راهنمایی کنند نه اینکه آن‌ها را لوس کنند.

مثال:

Parents should guide their children, not mollycoddle them.

معنی فارسی کلمه mollycoddles

: معنی mollycoddles به فارسی

به معنای لوس کردن، ناز و نوازش کردن به طوری که باعث ضعف و ناتوانی فرد شود.