معنی فارسی molossian

B2

مولوسین، مربوط به نژاد مولوسه‌ها و شجاعت تاریخی آن‌ها.

Relating to the lineage or characteristics of molosse dogs.

example
معنی(example):

نسل مولوسی در متون باستانی مورد تقدیر قرار گرفته است.

مثال:

The molossian lineage is celebrated in ancient texts.

معنی(example):

مورخان به خاطر شجاعتشان به بررسی جنگجویان مولوسی می‌پردازند.

مثال:

Historians study the molossian warriors for their bravery.

معنی فارسی کلمه molossian

: معنی molossian به فارسی

مولوسین، مربوط به نژاد مولوسه‌ها و شجاعت تاریخی آن‌ها.