معنی فارسی molted
B1ریختن پوست به فرآیند از دست دادن پوشش خارجی یا پوست توسط موجودات زنده مانند مارها و پرندگان اشاره دارد.
The process of shedding the outer layer of skin or feathers.
- verb
verb
معنی(verb):
To shed or lose a covering of hair or fur, feathers, skin, horns, etc, and replace it with a fresh one.
معنی(verb):
To shed in such a manner.
example
معنی(example):
مار پوست خود را ریخته است.
مثال:
The snake has molted its skin.
معنی(example):
پس از اینکه پرنده پوست خود را ریخت، بسیار متفاوت به نظر میرسید.
مثال:
After molted, the bird looked very different.
معنی فارسی کلمه molted
:
ریختن پوست به فرآیند از دست دادن پوشش خارجی یا پوست توسط موجودات زنده مانند مارها و پرندگان اشاره دارد.