معنی فارسی moltenly
B1به صورت ذوب شده، حالتی که یک ماده به حالت مایع تبدیل شده است.
In a state of being melted; flowing like molten material.
- ADVERB
example
معنی(example):
فلز به طور ذوب شده به داخل قالب سرازیر میشد.
مثال:
The metal was moltenly flowing into the mold.
معنی(example):
لاوا به آرامی و به طور ذوب شده به سمت پایین کوه آتشفشان حرکت میکرد.
مثال:
The lava was moltenly creeping down the side of the volcano.
معنی فارسی کلمه moltenly
:
به صورت ذوب شده، حالتی که یک ماده به حالت مایع تبدیل شده است.