معنی فارسی monachization
B1مونکسازی به فرآیند تبدیل یک مکان یا جامعه به یک منطقهٔ خانقاهی اشاره دارد.
The process of establishing or promoting monastic life in a particular area.
- NOUN
example
معنی(example):
مونکسازی این منطقه منجر به تأسیس چندین صومعه شد.
مثال:
The monachization of the area led to the establishment of several monasteries.
معنی(example):
سابقههای تاریخی نشان میدهند که فرآیند مونکسازی تدریجی و تأثیرگذار بود.
مثال:
Historical records show the monachization process was gradual and influential.
معنی فارسی کلمه monachization
:
مونکسازی به فرآیند تبدیل یک مکان یا جامعه به یک منطقهٔ خانقاهی اشاره دارد.