معنی فارسی monadology
C2موناولوژی به تئوری و سیستم فلسفیای اطلاق میشود که به مطالعه واحدهای بنیادی و تأثیر آنها بر کل جهان میپردازد.
A philosophical theory dealing with simple substances known as monads and their interaction.
- NOUN
example
معنی(example):
موناولوژی چارچوبی فلسفی است که توسط لایب نیتس پیشنهاد شده است.
مثال:
Monadology is a philosophical framework proposed by Leibniz.
معنی(example):
در موناولوژی، جهان بهعنوان مجموعهای از مواد ساده به نام موناها درک میشود.
مثال:
In monadology, the universe is understood as a collection of simple substances called monads.
معنی فارسی کلمه monadology
:
موناولوژی به تئوری و سیستم فلسفیای اطلاق میشود که به مطالعه واحدهای بنیادی و تأثیر آنها بر کل جهان میپردازد.