معنی فارسی mondayland

B1

مکانی خیالی که در آن احساس کسالت و تکرار در زندگی روزمره غالب است.

A fictional or metaphorical place where people experience a sense of monotony and sluggishness, similar to feelings associated with Mondays.

example
معنی(example):

در سرزمین دوشنبه‌ها، هر روز مثل تکرار روز قبلی است.

مثال:

In mondayland, every day feels like a repeat of the last.

معنی(example):

او به شوخی شغل یکنواختش را سرزمین دوشنبه‌ها نامید.

مثال:

She jokingly called her monotonous job mondayland.

معنی فارسی کلمه mondayland

: معنی mondayland به فارسی

مکانی خیالی که در آن احساس کسالت و تکرار در زندگی روزمره غالب است.