معنی فارسی mono-culture
B1کشاورزی تکمحصولی به زراعت فقط یک نوع گیاه در یک زمین مشخص اشاره دارد که میتواند به آسیبهای زیستمحیطی منجر شود.
The agricultural practice of growing a single crop over a wide area.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورزی تکمحصولی میتواند به تخلیه خاک در طول زمان منجر شود.
مثال:
Mono-culture farming can lead to soil depletion over time.
معنی(example):
کارشناسان علیه کشاورزی تکمحصولی هشدار میدهند زیرا تنوع زیستی را کاهش میدهد.
مثال:
Experts warn against mono-culture as it reduces biodiversity.
معنی فارسی کلمه mono-culture
:
کشاورزی تکمحصولی به زراعت فقط یک نوع گیاه در یک زمین مشخص اشاره دارد که میتواند به آسیبهای زیستمحیطی منجر شود.