معنی فارسی monocentric
B1سیستم یا رویکردی که دارای یک مرکز واحد باشد.
Having a single center or focal point.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک رویکرد مونوچنتریک یک نقطه مرکزی دارد.
مثال:
A monocentric approach has one central point.
معنی(example):
سیستمهای مونوچنتریک در رشتههای علمی مختلف وجود دارند.
مثال:
Monocentric systems can be found in various scientific disciplines.
معنی فارسی کلمه monocentric
:
سیستم یا رویکردی که دارای یک مرکز واحد باشد.