معنی فارسی monodactyly

B1

وضعیتی نادر که در آن فرد دارای یک انگشت به جای چند انگشت در یک دست یا پا است.

A condition characterized by the presence of only one digit on a hand or foot.

noun
معنی(noun):

The presence of a single digit on a limb

example
معنی(example):

مونوداکتیلی یک وضعیت پزشکی است که در آن فرد فقط یک انگشت یا انگشت پا دارد.

مثال:

Monodactyly is a medical condition where a person has one finger or toe.

معنی(example):

افراد مبتلا به مونوداکتیلی ممکن است در انجام برخی کارها دشواری داشته باشند.

مثال:

People with monodactyly may have difficulties with certain tasks.

معنی فارسی کلمه monodactyly

: معنی monodactyly به فارسی

وضعیتی نادر که در آن فرد دارای یک انگشت به جای چند انگشت در یک دست یا پا است.