معنی فارسی monogony
B1منوگونی به وجود یک شکل واحد در ارگانیسمها یا موجودات اشاره دارد که در طول زندگی خود تغییر نمیکند.
The condition of having a single form throughout the life cycle of an organism.
- NOUN
example
معنی(example):
منوگونی وقتی است که موجودی تنها یک شکل واحد در تمام طول زندگی خود داشته باشد.
مثال:
Monogony is when an organism has only one single form throughout its life.
معنی(example):
در زیستشناسی، منوگونی به وجود یک فرم مورفولوژیکی در یک گونه اشاره دارد.
مثال:
In biology, monogony refers to the existence of one morphological form in a species.
معنی فارسی کلمه monogony
:
منوگونی به وجود یک شکل واحد در ارگانیسمها یا موجودات اشاره دارد که در طول زندگی خود تغییر نمیکند.